پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
منتشره شده در پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (https://old.saafi.com)

صفحه اصلی > شعر یا آیت بزرگ معرفت( یادداشتی از آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مدظله العالی)

شعر یا آیت بزرگ معرفت( یادداشتی از آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مدظله العالی)
شعر یا آیت بزرگ معرفت

اشاره: 27 شهریورماه در روزشمار جمهوری اسلامی ایران به نام روز شعر و ادب فارسی نامگذاری شده است. نامیدن این روز به این عنوان، نشان از اهمّیّت شعر و ادب و نقش عظیم آن در جهت‌دهی تاریخ دارد. نظر به این اهمّیّت، یادداشت حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی که مشتمل بر مطالب مهمّی درباره شعر و اثر آن در تاریخ‌سازی و تحوّل افکار مردم است را از نظر می‌گذرانیم:
آیات خداوند متعال و نشانه‌های قدرت و حكمت الهی، بیرون از حدّ شمار و احصاء است. در قرآن مجید می‌فرماید: «قُلْ لَوْ كانَ الْبَحْرُ مِداداً لِكَلِماتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِماتُ رَبِّی وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً»
این آیات، احصاناپذیر است، و چنان‌كه شاعر با معرفت گفته است:
هر گیاهی كه از زمین روید            وحده لاشـریك له گوید
همه‌ی كوه و صحرا، درختان، ستارگان و منظومه‌ها و كهكشان‌ها، دریاها و جنبندگان كه با چشم‌های مسلّحِ به ذرّه‌بین هم دیده نمی‌شوند، و موجوداتی كه به سال‌های نوری در حدّی از ما دورند كه آنها نیز با چشم‌های مسلّحِ به دوربین دیده نمی‌شوند و ذرّه و اتم، همه آیات خدا هستند كه انسان، در معرفت آنها و ذات آنها با این همه دانشی كه به دست آورده، مات و مبهوت مانده است، و بالاخره هر كس باشد و تا هر كجا و هر زمان صدها و هزارها سال، مَركب اندیشه و تحقیق را براند می‌گوید:
دل گرچه در این بادیه بسیار شتافت     یك موی ندانست و بسی موی شكافت
انـدر دل من هــزار خــورشـید بتافت    و آخر بـه كمال ذرّه‌ای راه نـیافت
چه لذّت‌بخش و نشاط‌آفرین است تفكّر در این كاینات، و چه اندك و كم است آنچه بر انسان كشف شده است در برابر آنچه نامكشوف مانده است.
امیرالمؤمنین علیه‌السلام به خداوند عرضه می‌دارند: «سُبْحَانَكَ‏ مَا أَعْظَمَ‏ مَا نَرَى مِنْ خَلْقِك؛ منزّهی تو. چقدر بزرگ است آنچه که از مخلوقات تو مشاهده می‌کنیم.‏»
و ما باید بگوییم چه اندك و كم است تفكّر ما در این آیاتی كه می‌بینیم، و شب و روزمان مستغرق در آنها هست. و چه‌قدر كم است آگاهی ما از آنها در كنار آنچه از آن علی‌الدّوام غافلیم.
قال الله تعالی: «وَ كَأَینْ مِنْ آیةٍ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یمُرُّونَ عَلَیها وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُون‏. صَدَقَ اللهُ العَلِی العَظِیمُ»
یكی از این آیات عظیمه انفسیه - كه اگر چه بیشتر یا همگان با گوش و هوش خود با آن آشنا هستند، ولی در عظمت آن، كم اندیشه می‌شود، و ابعاد وسیع آن بسیار عمیق است- ذوق و قریحه و طبع شعر و میل به سخن‌سرایی موزون و لطیفه‌گویی و سخن به نظم و نظام‌گفتن است كه در تعریف كامل آن، این الفاظ، گویای حقیقت نیست.
البته برای انسان‌های با معرفت كه فقط به ظاهر دنیا نمی‌نگرند، و مثل حیوانات - كه از سبزه و گیاهان خوش‌رنگ و زیبا، به همان ظاهر و استفاده جسمانی از آن اكتفا می‌كنند- نیستند، و نیروی درّاكه‌ای دارند كه باطن اشیاء را با آن درك می‌كنند، جمال همه اشیاء بر انسان، لذّت‌‌بخش و شور و شوق‌آفرین است؛ شكوفه‌های درختان، مرغزارها و سبزه‌زارها و آبشارها و گل‌های رنگارنگ و آواز و الحان پرندگان و حركت ماهیان دریا و هزاران هزار كایناتی كه می‌بینند، آنها را به پرواز در می‌آورد و از خود بی‌خود می‌سازد.
این قریحه و ذوق شعری و ادبی از هیچ‌كدام از آنها كمتر نیست كه برای بسیاری بیشتر و بالاتر است. گاه برای اهل معرفت و ذوق، درك و بینشی كه از یكی آیات قرآن كریم فراهم می‌شود، برای بقیّه فراهم نمی‌شود.
شوق و ذوقی كه برای اهل معرفت و معنی در وقت شنیدن و خواندن خطبه‌های امیرالمؤمنین علیه‌السلام از نهج البلاغه حاصل می‌شود، از تماشای سبزه و گلزار فراهم نمی‌گردد.
راجع به شعر و ادب و فنون و رموز آن كه یكی از فنون جمیله و آیات الهیّه است، سخن بسیار است. یكی از ابعاد بسیار مهمّ شعر كه كمتر مورد توجه است، بُعد دلالت آن بر وجود عالم غیب و باطن وجود انسان می‌باشد.
همان‌طور كه آیات آسمان و زمین، همه و هر كدام، كتاب‌های بزرگ معرفت‌بخش است، اشعار شعرا در ستایش و سپاس خدا، در مدائح پیغمبر خدا حضرت محمّد مصطفی و اهل بیت آن حضرت سلام‌الله علیهم اجمعین، در مواعظ و نصایح و آداب و اخلاق، در دعوت به خیر و تحریك به مهر و رحمت و احسان، در بیان عظمت كاینات زمین و آسمان و وصف طبیعت، و رشته‌های فنّی شعر و ادب، بسیار عجیب است.
باید همان‌طور كه وقتی یكی از آیات تكوینیه ظاهری را می‌بینیم، زبان به تكبیر و تعظیم و ستایش قدرت الهی باز می‌كنیم، از شنیدن اشعار شعرای بزرگ نیز همین تسبیح و تعظیم را داشته باشیم.

این معانی كه خدا می‌داند چند هزار سال یا چند صد هزار سال پیشتر بوده است و به زبان‌های مختلف و الفاظ و جمله‌های جداگانه گفته‌اند، و این استعارات، این تشبیهات، این حقایق و این لطایف از كجا می‌آید؟ و چگونه است كه تمام‌شدنی نیست و چگونه در اندیشه می‌آید؟ غیر از این است كه هر اندیشمندی می‌فهمد كه انسان، این گوشت و پوستِ در استخوان نیست، و حقیقتش بسیار والا و بالا است. خودش، خود را كم گرفته است، و اسیر ظاهر و لذّات ظاهر نموده است. این شعرای عرب و عجم، هر بیت شعرشان، كلمه‌ای از كلمات خدا و آیتی از آیات خدا است.
آیا مثل این شعر از آیات الهی نیست؟ اگر سنگ و كلوخ و كوه و ابر و آب و برگ هر درخت، آیتی الهی است، این ابیات به این عنوان سزاوارترند:
ســپاس و حـمـد بی‌حد است خدا را    كــه از كـــتم عــدم آورد مـــا را
خداوندی كه وحدت پــایه‌ی او است    زمــــین و آسمان در سایه‌ی او است
بــسیطی خــارج از تـركـیب و پیوند   محــیـطی پـاك از هــمـتا و مــانند
چــسان ایـن بــنده حمـدش را نماید؟    كه بـر هــر حـمد، حـمـدی لازم آید
به پیش آن كه بی‌پیوند و خـویش است        هرآن را معرفت بیش است پیش است
یكی دیگر از ویژگی‌های شعر، نقش و تأثیر آن در روح و اندیشه شنونده است كه گاه بسیار شگفت‌انگیز است، و بسا كه اثر یك بیت شعر، شخص را عوض كند، و سال‌ها و تا عمر دارد باقی بماند.
به این جهت، نقش شعرای متعهّد در تربیت جامعه و هدایت همگان خصوص نسل جوان و تحوّل فكری، عامل مهمّی به شمار می‌آید؛ بسا یك شعر در معارف، در اخلاق و در مواعظ به گونه‌ای مؤثّر شود كه سخنرانی‌های متعدّد، آن اثر را ندارد.
در حركت‌های بزرگ تاریخ، در تهییج اقوام و در دعوت به كارهای نیك، و اقدامات بزرگ سرنوشت‌ساز، در اظهار حقّ و كوبیدن باطل، كاری كه از شعر بر می‌آید با صرف هزینه‌های كلام فراهم نمی‌شود.
برای اشعار شعرای صدر اسلام، مثل حسان، لبید، و یا اشعاری مثل قصیده میمیمه فرزدق در آن موقعیت حسّاس كه كسی زبان به بیان حقّ باز نمی‌كرد، و یا اشعار سید حمیری و دعبل و كمیت و صدها شعرای شجاع و خود نفروخته، نمی‌توان ارزشی معیّن نمود. این اشعار، همیشه در طیّ مرور قرون و اعصار، آموزنده و انسان‌ساز بوده است.
شعرهای شعرای فارسی‌زبان در الهیّات و مدایح حضرت رسول اكرم و ائمّه طاهرین صلوات‌الله علیهم اجمعین و بیان حقایق و مواعظ، و وصف حال طبیعت و قدرت الهی، و هم در مراثی مخصوصاً در موضوع عاشورا، نیز سازنده و وسیله‌ی انتقال حقایق و حفظ هویّت فرهنگی اسلامی و مذهبی بوده و هست.
در این میان هم، افرادی به عنوان شاعر، از این نعمت عالی طبع شعر و ذوق، سوء استفاده نموده، و با سرودن اشعار مبتذل، به ترویج فساد اخلاق و گمراه‌كردن مردم و مدح ستمگران پرداختند، و به جای شكر این نعمت، كفران نعمت نمودند.

يكشنبه / 26 شهريور / 1396
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی تلفن: 37479-025 فکس: 37717479-025 پیامک: 30007479

نشانی منبع:https://old.saafi.com/news/6770